146. ای کاش استرس این نباشد !
تا ابتدایی بودم ...
زنگ ورزش به بازی های خاله زنکی جات و یانگوم بازی ها دوستان و وسطی ختم میشد !!
و منم که از اونا بودم که نهایت بازی خوبم این بود که ده تایی رو رد کنم ... والا گل که نمی گرفتم مگه از ۲۰ تا یه دونه !!!!
راهنمایی که رفتم ورزش شد یه غول ترسناک به جای یه زنگ تفریح مناسب !!!
اونقدری که ترم اول ، اول راهنمایی کلی برای انکه ورزشمو ۱۸ دادن و باقی نمره هام همه ۲۰ گریه کردم ... !! و زار زدم ...
که اعتراض زدن و درستش کردن !!!!
بعد اون خودمو کشتم که باب میل معلم ورزش باشم ...
بازم ولی ... نمیشد ..
چراشو نمیدونم ... اما میدونم همه قواعدی که باید رو برای زدن سرویس به کار می بردم اما توپ نمیرفت !!!
اول و دوم دبیرستانم معلم ورزشی به نسبت سخت گیر داشتم ...
هر چند تو نمره اونقدر استرس نداشتم ... میگفت یه تحقیق چیزی بیارین اگه جایی کم داشتین پر شه ...
بردم همه رو .. جز ترم دوم پارسال ...
کلی هم تر و تمیزش میکردم نه فقط کپی پیست شه ...
خلاصه سختی و استرس هایی داشتم من ...
ولی خو بازم معلم اون دو سال نگرفت بارفیک رو و به جاش یه چیز دیگه گذاشت!!!
نه که از بس آسونه ... همه کامل می رفتن !!
بخصوص اون بارفیکس کوفتی ... که خودمو بکشم شاید یه دونه برم ... و بعد قطع نخاع شم و بیوفتم ...
حالا امسال ...
گفت بارفیکس اصلا .. خودش اصن از بارفیکس متنفره ...
گفت امتحانی در کار نیس ... کار در طول ترم دیده میشه !!!
اومد و اون روز امتحان طرف مریض و آخ و اوخ کنون بود ...
آسون میگیره ... البته الان اینطور به نظر میاد !!!
معلم پارسال سخت میگرفت که یاد بگیریم ... ولی بازم استرس داشت امتحاناش ها ...
خلاصه اینکه ای کاش بعد این ۵ سال این سال اخر ورزش داشتن عذاب استرس این کوفتی رو نداشته باشم ...
استرسش اینه که برام ارزشی نداره و بعد معدل رو میاره پایین ..
معلومه که معدلم برام مهمه ...
از یه درس کم بیارم زیاد پا پی نمیشم ... اما از ورزش نچ ... نچ نچ ...
از این کارا هم بلدم ...
بله !!!!
شاد باشین
یاعلی :)