•.¸¸.•*´گـــذر زنــدگی`*•.¸¸.•

•.¸¸.•*´گـــذر زنــدگی`*•.¸¸.•

اگه " به اضافه ی " خدا باشی میتونی
" منهای" همه چیز زندگی کنی ...

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۱۹ 99.
آخرین نظرات

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

از تعطیلات عید به بعد که رفتیم مدرسه تا امروز زیاد با این صحنه مواجه شدیم 



دو تا پنجره کنار هم داره هر کلاس ... هر دفه دوتا پرستو با هم از یکی میان تو و از یکی دیگه میرن بیرون .. و یه شیرجه هم بالا سرمون میزنن ... 

حتی تو دو تا کلاس چهارمی هم که خالیه الان همون جایی که پرستوی بالایی نشسته لونه ساختن !!!!

خیلی قشنگن ... رقص پروازشون بی نظیره ... :))

امروز ترم دفاعی امتحان داشتیم .. خانوم جغرافیا مراقبمون بود ... که یه دونه از همین پرستو ها از بالا سرمون داشت رد میشد ... 

سریع گفت ... نترسینا ... پرستو فقط .. 

ما فقط نگاش کردیم ... و بعدم با لبخند که ای خانوم جان مگه پرستو ترس داره ؟!!

ریلکس فقط نظاره گره این پرواز سریع و پنج ثانیه ای !!!!!

از این بابت گفت که تجربی ها جیغ و داد کرده بودن ... 

بچه های کلاس ماهم جیغ و جیغ کردن ... اما خب نه به شدت کلاس بغلی (تجربی ها ) ... ایندفه ولی خیلی خیلی ریلکس بودن خدا رو شکر ... 

خیلی زیبان این پرنده های مهاجر ... 

راستش خیلی هم دوسشون دارم ... اما وقتی تو کلاسی میرم که روی پرده لونه ساختن پنجره رو می بندم ... 

اخه این وسایلا که بیت المال ... نباید خراب شن ... جای لونه ساختن نیستن ... :(

از گذر زندگی لذت بردن تنها زمانی میسره که گذر قبلی و حال و بعدی شو حس کنین و پشیمونی نداشته باشین .. :))

آقای فیزیک ... 

دسته جمعی ازش ممنونیم ... 


یا علی 

๑فاطمـ ـه๑ ...
۱۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر

خیلیییییی زیاد شد ننوشتنم :(
این دو سه روز اخیر دوبار اومدم بنویسم .. حسش نبود ... 

الان بایستی گفت ... از چی بـــگــــم ؟؟

از نظر من کلاسی که سال دوم رو توش گذروندم و دارم میگذرونم همچنان بسیار حاشیه بر انگیزه ... 
تقریبا همه ی معلمامون به این نتیجه رسیدن که اهالی کلاس ما عقده ی دست زدن دارن !!! 
گاهی که چه عرض کنم بیشترش اذیت کننده اس ... 
اگه قراره دست بزنین دیگه چرا سوت میزنین چرا کل میکشین ؟؟!! چرا میزنین رو میز؟؟؟؟؟ 

خواهرم دیروز بهم گفت شبیه پیرزنایی !!! 

به هیچ وجه من نمیگم بدم میاد ... اما اینا شورشو در آوردن ... 
یهو یه میزان حجیمی از سر و صدا که به گوشت برسه شاید همون لحظه تنها شوکه شی و  پلکاتو رو هم فشار بدی ... 
اما تحمل این صداها خیلی انرژی از آدم میگیره ... 

گاهی فک میکنم ایشون که هر زنگ معلم بهش تذکر میده که حرف نزن اعصابش خورد نمیشه ؟؟؟
شش نفر ... 

اسماشون شده ورد زبون معلما ... 
هی ساکت ... 
حرف نزن !!
عصبی کننده اس ... 
اصن یه وضیه ... قاراشمیش ... 

๑فاطمـ ـه๑ ...
۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر