•.¸¸.•*´گـــذر زنــدگی`*•.¸¸.•

•.¸¸.•*´گـــذر زنــدگی`*•.¸¸.•

اگه " به اضافه ی " خدا باشی میتونی
" منهای" همه چیز زندگی کنی ...

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۱۹ 99.
آخرین نظرات

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

به نام بخشنده ترین ...

با ذهنی مدام مشغول چه باید کرد ! شاید دلیل میزان زیاد و دیوانه وار فیلم و سریال دیدنام اینه که وقتی مشغول اونا باشم به خودم فکر نمیکنم ... از دیدنشون لذت می برم ... و دیدن زندگی و کشمکش هاشون برام جذابه !!!

شاید توشون دنبال چیزی میگردم که خودم ندارم ... یا میخوام داشته باشم ...

اما از بچگی اینطوری بودم ... همون موقع هام نسبت به هم بازیام من بیشتر چسبیده بودم به تلویزیون و کارتون های مختلفشو زیر و رو میکردم و می دیدم ....

قهرمان های قصه ها برام جذاب بودن و تلاششونو مدام دنبال میکردم ...

نمیدونم میشه فیلم دیدن رو جزو ویژگی های طرف به حساب اورد ؟ مثه وقتی که یکی مهربونه ؟ یا خسیسه !

اخه واقعا یه سریا اصن دوست ندارن کتاب بخونن و ترجیح میدن فیلم ببینند .. یه عده دیگه ام برعکس ...

اینکه کدوم درسته و ایناشم قطعا راه میانه و متعادل بهترین راهه ...

اما اگر یکی اینطوری برای خودش تعریف کرده باشه که تا زمانی که وقتی برای استراحت داری ... حتی اگر نداری از خوابت بزنی برای دیدن فیلم ... یه همچین معتادی رو چطور میشه نجات داد ؟

یه معتاد مثه منو ؟!

بعضی وقتا مسیولیت های مختلف قبول میکنم تا وقت اضافه کمتری بمونه یا تو مضیقه ای قرار بگیرم که مانع بشه ... اما تو همه شرایطی جواب نمیده ... باید درجه احساس خطر یه مقدار زیادی باشه تا رهاش کنم ... 

تاحالا خودتونو گول زدید؟

من تجربشو دارم ... مثلا یه روز عادی رو در نظر بگیرید ... باید تا دو روز اینده مثلا x تعداد تمرین رو تحویل بدید ... اولش که میشینید پای تمرینا . می بینید اینقدر زیاد و سخت هست که انگار این دو روز خیلی کمه ... اما اگر برای استراحت یه وقفه ایجاد کنید و توش فیلم ببینید ... یه همچین شرایطی که پیش بیاد ... وقتی پای فیلم نشستی انگار همه چی رواله . خب فلان و فلان رو این موقع انجام میدم و تموم ... اینطوری خودتو گول میزنی و بعد اینکه عیشت تموم شد می فهمی چه خاکی بر سرت شده !!!

خلاصه که هر چند از دیدن فیلم ها لذت می برم اما همزمان خودم رو سرزنش هم میکنم ...

با همچین اوضاعی باید چیکار کرد ؟!!!


๑فاطمـ ـه๑ ...
۱۳ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام ...

برای زیبا بودنش سلام دادم ، شاید کسی برای پاسخ نباشه ... 

اما احساس میکنم باز هم وقت نوشتنه ... باز هم سردرگمم و نگرانی زیادی دارم ... 

احساس میکنم باید خودمو مدام مرور کنم و تیکه های خراب شدمو از خودم جدا کنم و بندازمش دور و جایگزینشون کنم ... 

توی این یک سال و اندی که گذشت و من ننوشتم .. از یک ترم دومی به کسی که قراره بره ترم 5 ارتقا پیدا کردم !!!

گرایشمو انتخاب کردم و ترم سختی رو هم پشت سر گذاشتم .. 

قبل اینکه شروع به نوشتن بکنم دو تا پست آخرمو یه دور خوندم ... 

احساس کردم حالا که نتیجه حدسیات پست 212 رو میدونم بد نیست که بگم چی شد ؟!

ترم دوم اندیشه دو داشتم ... صبح های چهارشنبه ... افتضاح بود !!! فکر میکنم فقط یک کلاس از تمام کلاس هایی که برگزار شد رو من بیدار بودم ... تا الانش هیچکدوم از کلاسامو اینطوری خواب نبودم !! نمیدونم سر چی اینجوری بود ... شاید چون چهارشنبه هشت صبح بود ... 

برای فارسی هم من اون ترم اراِیه دادم راجع به یه تست روانشناسی که خیلیم خوب ازآب در اومد ... البته کلی هم براش زحمت کشیدم ... 

ترم سوم ... و نهایتا ترم چهارمی که با جون کندن تمام شد ... 

اگر می نوشتم اون موقع لابد خیلی از دکتر فلاح صحبت میکردم ... چون ایشون هم خیلی برامون صحبت میکرد ... 

ترم سوم استاد درس خواص مواد مهندسی مون یه کتاب پیشنهاد داد و گفت بد نیست بخونیمش ... 

منم دو روز پیش خوندمش ... راجع به سی تا کار که به جای دانشگاه رفتن میشه انجام داد صحبت کرده بود و تو اکثر مورد هاش درباره انتشار مطالبی که یاد میگریم توی یه وبلاگ گفته بود و منو مدام یاد اینجا مینداخت .. :)
شاید خیلی زود دوباره یه مدت طولانی ننویسم ... اما احساس میکنم باز هم یه روز میام و می نویسم اینجا ... 

شاید چون تو اینستا می نویسم کمی آروم آروم اینجا رو ول کردم .. اما دلیل اصلیش اینه که یهو  شروع میکنم به فکر کردن .. که اصن چرا باید چنین جایی بنویسم ؟ آدم هایی که میان و میخونن ... اصن لازمه اینارو بخونن ؟ به چه دردی میخوره ... 

اینقدر میره تو مخم تا منو از انجام دادنش و تکرار کردنش منصرف میکنه ... 

حالام مدت هاست که یهو نمیتونم حرفهام رو بنویسم تو اکانت اینستام ... چون اطرافیانم از همه نوعیش هستن ... 

یه همکلاسی صرف خیلی هم نیاز نیست بدونه فلان موقع قلان ساعت داشتی چیکار میکردی مگه نه ؟

برای همین پست های اینطوریم کم میشن ... و یه جاهایی که دلت میخواد واقعا بمونه شاید منصرف شی ... یه جاهاییم فقط به خودت فکر میکنی و کاری که میخوای رو انجام میدی ... 

مستدام باشید :) 

یا علی :) 

๑فاطمـ ـه๑ ...
۰۸ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر