•.¸¸.•*´گـــذر زنــدگی`*•.¸¸.•

•.¸¸.•*´گـــذر زنــدگی`*•.¸¸.•

اگه " به اضافه ی " خدا باشی میتونی
" منهای" همه چیز زندگی کنی ...

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۱۹ 99.
آخرین نظرات

۱۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

دوشنبه شب بعد از اینکه از عروسی خواهر دوستم برگشتم .... اینجا کلی چیز نوشتم ... اما با یه کلیک اشتباه همش دود شدُ و رفت هوا ... خیلی ساده و تویِ یه چشم بر هم زدن ....

اولین عروسی بود که به تنهایی دعوت شدم ... تجربه تنهایی هم خودش یه تجربه خاصه ... تنها نشستن توی یه مهمونی ... خیلی زود مشتاقت میکنه تا هر چه سریعتر اونجا رُ ترک کنی و برگردی به خونت و اتاق گرم و ساکتت ...

امروز بعد از یک ماه حدودا رفتم دندون پزشکی ... 

دندون من همچنان کار داره ... ارتودنسی کردمُ ... منتظر روزیَم که این یه دندون کجُ صاف و خوشگل و توی یه ردیف با بقیه دندونام ببینم .... 

چرا گاهی وقتا یه موتور به سرعت نور از وسط افکارم رد و میشه و بهم یادآوری میکنه ... 

که اون لحظه از درک زمان عاجزم .... موقعیتم ... خودم ... اطرافیانم ... حس میکنم توی یهمحیط ناشناخته قرار دارم !!

شاید بالاخره یه روزی دیگه از این نوع حس ها به سراغم نیاد ... شایدم بعد ها دلیل اینطور فکر کردنامُ فهمیدم ...

حالا میدونم بعضی کارا فقط و فقط با صبر کردن حل میشن ... 

صبرُ صبرُ صبر ... وقتی صبر میکنی ازاون تنش ها فاصله میگیری ... یه سری مسائل جزئی که حتی اونام آزارت میدادن خودشون حل و فصل میشن و میمونه یه چنتایی مشکل که کلی بهت استرس میده ... 

اونوقت با صبر و حوصله و شجاعت قدم به قدم گام برمیداری و سعی میکنی از بین مانع های سر راهت به سلامت عبور کنی ... حتی ... اگه میون رد شدن خراش برداری و صدمه ببینی ... یادت باشه که ترمیم میشه ... خوب میشه .... گذر زمان روی خیلی چیز لاپوش میذاره ... حساسیت هارو کم میکنه ... تجربه ها رو زیاد میکنه ... درک و فهما رُ بالا میبره ... 

فیلمی که می دیدم تموم شد ... دیشب تمومش کردم ... دو قسمت اخرشُ با آرامش دیدم .... سریال وارثان ...

به شدت با دو تا نقش اصلی همدردی میکردم ... و با اشکشون اشک ریختم ... اوج دردا و مشکلاتشون از قسمت دوازده تا هیجده بود ... خیلی خوشم اومد از این فیلم .... بازیگراش فوق العاده بازی کردن .... زده نشدم ... جاییش چندش آور و زننده نبود ... و موقعیت چنتا دانش آموز دبیرستانی که بینشون چنتایی بودن با مشکلاتی که به خاطر وارث یه شرکت معروف ُ  مشهور بودن سر راهشون قرار گرفته بود ... 

در کل حس خوبی داد این فیلم بهم .... 

و پشیمون نیستم از دیدنش به هیچ وجه ... حتی با اینکه بیست قسمتُ توی یه ۵ روز دیدم ... ۵ روزی که سه روزشُ مدرسه بودم  ... و ۲و نیم خونه میرسیدم ... که یه روزش ساعت ۶ غروب رسیدم خونه ... که چهار شبشُ ساعت سه خوابیدم ... که همینطور دانلود میکردمُ می دیدم ... 

بازم خوب بود ... خیلی ... 

بهم یه چیزایی رو واضح نشون داد .... 

بهمن ماه یکی از ماه های فوقالعاده زندگیم هست و خواهد بود ... اومدنتُ تبریک میگم ماه من ... 

منتظر روزیَم که در حد خودم درک کنم و خودمُ بشناسم ... و به آرامش برسم ... 

یا علی 

شکلک های محدثه


๑فاطمـ ـه๑ ...
۰۲ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر