•.¸¸.•*´گـــذر زنــدگی`*•.¸¸.•

•.¸¸.•*´گـــذر زنــدگی`*•.¸¸.•

اگه " به اضافه ی " خدا باشی میتونی
" منهای" همه چیز زندگی کنی ...

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۱۹ 99.
آخرین نظرات

31.ابن سیرین

چهارشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۲، ۰۸:۱۵ ب.ظ

دیشب کلی نوشته بودم ... همزمان داشتم نود سی و دو رو هم نصب میکردم که کامی جان عزیز ری استارت کرده و من یه سکته قد یه موچه زدمو یه قطره اشک اندازه یه دونه شن ته تهای چشمام جوشید !!!!!!!! ...

هعی روزگار ... 

دیشب زهرا اومد با هم یکم حرف زدیم ... هر چند وسط جغرافیا خوندنم اومد و حس درس رو اندکی پروند اما اینکه اومد و با هم حرف زدیم ... حس کردم دلم تنگ شده واسه اینجوری حرف زدنا ... ... اینکه زهرا از ماجراهای مدرسه خودش بگه و من از دوستامو درسه ... خبرارو رد و بدل کنیم ... خیلی خوب بود ... نمیدونم هنوزم زهرا اینجا رو میخونه یا نه ... فضولیم داره به اوجش میرسه ... نمیخوام خودم ازش بپرسم خو ... آخه ممکنه اینجا رو نخونه بعد که من ازش می پرسم یهو شروع کنه به خوندن اینجا ... 

نوشته هام اینجا هیچ چیز سانسور داری نداره ... منظورم سانسور مخصوص زهراس .. همه چیزایی  که اینجا می نویسمو میدونه .. ... فقط دلم میخواد اینجا یه حریم بمونه واسه خودم ... یه جا مخصوص من ... یه حریم برای من ... فقط من ... به دور از آدما و دوستای اطرافم .... اونایی که منو می بینن چه هر روز و چه سالی یه بار !! ... 

دیروز  بدو بدو شد و رفتیم کلاس زبان و من نگران نماز که ای اقا نخوندمو قضا میشه و چه کنم ؟؟ اما بعد از حدودا نیم ساعت معطلی آگاه شدیم که معلم خانوم ما مریض شدن و ما باید برگردیم خونه ... به همین سادگی ... و من فقط از این تیکه قضیه که میرم نمازمو میخونم زود خوشحال شدم ... چون واقعا خسته بودم ... به خاطر این برنامه بودن و یهویی شدن من دو ساعتمو سر هیچ از دست دادم ...

امروز نتیجه کوییز هندسه هفته قبل به دستمون رسید و من فهمیدم همونطور که انتظار میرفت نمره خوشگلی نگرفتم که بخوام پز بدم !:دی ... عیبی نداره ... هر چند در واجهه با بچه ها حس میکردم خیلی کم شدم اما امیدوارم بعدی رو بهتر بدم ... به همین راحتی ... تو ناخودآگاهم اینطور حس میکنم که هر چی بالاتر میرم حساسیتم نسبت به نمره گرفتن کمتر میشه ... ینی از همون اولم به خود نمره اهمیت نمی دادم .. نه شایدم می دادم ... اما نه به اندازه یه سری که من میشناسم .... 

ای بابا ... اینقدر بدم میاد میشینم اینجا از امتحانام می نویسم !!!!!! .... اما ما آدما از چیزایی که بدمون میاد هم استفاده میکنیم .... شایدم نباد از این لغت بد اومدن استفاده میکردم ؟!! هوم ؟؟

شما ابن سیرین رو میشناسین ؟؟ امروز خانوم دینی برامون گفت راجبش ... حاشیه ها رو بیخیال ... میرم سراغ داستان این آقا ... اوشون یه آقا پسر خوش سیما بودن که شاگرد یه پارچه فروش بودن ... یه خانومی هم عاشق این پسر خوش قیافه بوده ... برا همین هر روز کارش این بود که بره تا این پارچه فروشیه  و خرید کنه اما پسره اصلا اصلا نگاشم نمیکنه دختره رو ... دختره هم که می بینه خیر این آقا به راه مستقیم سوق دارن یه روز میره مغازه و کلی خرید میکنه و به بهانه این که سنگینن پسره رو دنبال خودش میبره تا خونش .... پسره که خریدای خانومو میذاره  و میخواد برگرده می بینه در قفله و دختره افکار شومی در سر داره ... ( یو هاها ها .. ) ابن سیرین که خیلی با تقوا بوده و خدا ترس شروع میکنه به نصیحت کردن که اینکارو نکن ... گناهه ... خدارو خوش نمیاد ... معصیته و اینجور میشه و اونجور میشه ... اما دختره بدبخت که مثلا عاشق پیشه ایشون بوده انگار نه انگار ... پسره می بینه نه خیر .. این دختره اصلا نمی فهمه چی داره میگه بهش ، ازش فرصت میخواد ..

میره دستشویی ( با عرض معذرت ) بعد صورت و دستاشو فک کنم به نجاست آغشته میکنه ( اییییییییی ) و میاد بیرون ... دختره که می بینتش چندش کنون پسره رو میندازه از خونه بیرون .... و این میشه که آقا ابن سیرین میتونه از پس نفس بر بیاد و پاداشش میشه علم تعبیر خوابی که خدا بهش میده ... 

نتیجه اخلاقی این میشه که اگه کار نیک و خوبی انجام بدین و مخصوصا مبارزه با نفس ... خدا پاداششو بهتون میده ...

این مسئله هم سر یه بحث کوچیکی راجب رویای صادقانه شکل گرفت ... !! ..

زندگی ینی من هی تایپ کنمو بنویسم و وقت بزارمو احساس بخرج بدم اما این بلاگفای بووووووووووووووق همشو بپرونه به سادگی یه چشم بهم زدن ... ادامه یه عالم چیز نوشته بودم ... اما ... هعی 

یا علی 

۹۲/۰۸/۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
๑فاطمـ ـه๑ ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">