•.¸¸.•*´گـــذر زنــدگی`*•.¸¸.•

•.¸¸.•*´گـــذر زنــدگی`*•.¸¸.•

اگه " به اضافه ی " خدا باشی میتونی
" منهای" همه چیز زندگی کنی ...

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۱۹ 99.
آخرین نظرات

35.اسیــــــــــــــــــد !!

چهارشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۲، ۰۷:۳۴ ب.ظ

سوال مهم :::

اگه یه قطره اسید که با آب هم قاطی بوده داخل چشم بره چی میشه ؟؟ 

تو چشم بابام رفته ... چه کنم ؟؟ ... هر چند مامان و بابا بی خیال نشستن چاییشونو می خورن ... خب رفتن دارو خونه و بهشون یه محلول برای چشم داد ... شبیه قطره چشمه !! همونو استفاده کرد و بس ... 

خب من می ترسم .... چیزی نمیشه که ؟؟ ... تو گوگل هم سرچ کردم چیز به درد بخوری پیدا نکردم ... چه جور میگن هر چی بخواین یه سرچ اونو پیدا میکنه ؟... من که هر وقت برای تحقیقام سرچ میکنم چیزی که واقعا به درد بخوره نیست ... اه ... 

ایشالله هیچی هیچی نمیشه ... منم بهتره این همه فکرای بد رو از ذهنم بریزم بیرون .... ..............

هعی .. شروع کردم به خوندن زیارت عاشورا ... چند وقته سارا و پروفسور خونه هم میرن شبا ... و دیشبم با هم بودن مسجد محله ی پروفسوراینا ... به من اس میدن و دلمو می سوزونن ... بد جنسا ... همش زیر سر پروفسوره ... من میدونم ...

فردا قراره بریم خونه عمو ... آقا عمو ... روحانیه ... تازه از مکه اومده ... به عنوان روحانی کاروان رفته بود ... بعد جالب اینجاس که همه اعضای خانواده من پخش هوان .... مامان و سجاد و زینب هستن کلاس قرآن توی یک شهر ... معصومه خونه هست ... من هستم کلاس ( مدرسه ) ... بابا هم هست سر کار ... هممون تو مناطق مختلفیم و همه برای ناهار باید بریم یه جا ... 

بامزه و جالبه ... اینقدر جدا جدا مهمونی نرفته بودم که حالا دارم میرم ... !!

دیروز کلاس زبان راجب اعتیاد بحث کردیم ... معلم خدا رو شکر اندکی رضایت داشتن ... واقعا عجب چیزیه اعتیادا ... سوال مورد نظر این بود که از نظر شما فرد معتاد مجرمه یا بیمار ؟؟ 

اول من بودم که راجب اعتیاد صحبت کردم که چیه دقیقا ... یه تحقیقی انجام دادم ... بعد نگین اومد و راجب اینکه چه عوامل کلی میتونن مقصر در معتاد شدن فرد باشن ... مثلا ... یکیش خانواده ... یکیش دولت ... یکیشم خود فرد و تصمیماتش ... بقیه چیزایی که گفته شد هم توی حواشی جا گرفت ... !!!!!!!

گفته بودم اون خانومه مادر میاد کلاس ؟؟ پنج دیقه دیر تر وارد کلاس میشه و ده دیقه زود تر خارج میشه به خاطر بچش که کلاسه ... اسمش هس نوابه ... !! 

اوممممممم ... این هفته جمعه آزمون داریم ... شماره شناسممو برا ثبت نام اشتباه وارد کردن باید زنگ بزنم که درستش کنن ... هوف .. کی بزنگم اخه ؟؟

امشب میخوام برم تکیه ... خاله بزرگ امشب شام میدن ... اینقدر قسمت زنونه شلوغه و حرف میزنن که من ترجیح میدم خونه باشم ... البته اضافه بر اون وسط هفته کلی درس دارم که نمیتونم برم ... برا همین یه دو شب که خودمون و خاله اینا میشن میزبان میرم .... !!

یکشنبه کوییز داریم .... نچ ... کلی امتحان و کلی درس دارممممممممم .... 

به مامان میگم وای یه سوال فیزیک حل کردم نیم ساعت طول کشیدش ... 

مامانم خیلی ریلکس برگشته میگه : نمیرفتی فیزیک ... 

من متعجب : خب هر رشته ای سختی خودشو داره ... 

هر چند الانا دارم فکر میکنم اگه هنرستان میرفتم اونوقت راحت تر شاغل نمی شدم ؟؟!!

ولی خب حاضرم نیستم تغییر رشته بدم ... !! چی میشم اخر من .. خدا میدونه فقط....

زندگیتون پایدار ... 

یا علی 

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها

۹۲/۰۸/۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
๑فاطمـ ـه๑ ...

نظرات  (۱)

عزیزم نگران نباش هیچی نمیشه
پاسخ:
امیدوارم ... مرسی از دلداریت ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">