•.¸¸.•*´گـــذر زنــدگی`*•.¸¸.•

•.¸¸.•*´گـــذر زنــدگی`*•.¸¸.•

اگه " به اضافه ی " خدا باشی میتونی
" منهای" همه چیز زندگی کنی ...

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۱۹ 99.
آخرین نظرات

76.دو کلوم حرف با حاجی !

يكشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۰ ب.ظ

سلام ... 

بیش تر از یک هفته شده ... یک هفتـــــــــــــه ... 

هفته پیش یکشنبه وقتی رسیدم خونه شارژ نت تموم شده بود ... منم صبور مونده بودم ببینم بابا کی میخواد شارژش کنه ... 

اینطوری بهتر بود ... تا امروز ...

صبر خیلی خوبه ... آدمُ آروم میکنه ... 

امروز ساعت سه خوابیدم ... و تا شش و نیم خواب بودم ... وقتی میخوابم انگار مردم و دیگه بیدار نمیشم مگه چند ساعتی بگذره ... 

یه خواب عجیب غریبی دیدم که نمیتونین تصور کنین ... اصلا !!! ... دارالمجانین بود ... .... عجیب و غریب و بی سر و ته بود ... 

حالم و بهم ریخت ..!!

مهم الانه ... که خوبم ... :))

هنوز نیومدم ببینم تو این یه هفنه چه اتفاقایی براتون افتاده ... 

.....

وقتی حتی دو روز نمیام حس میکنم چنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد وقته که نیومدم ...

اینقدر دلم میخواس بنویسم ... اما نمیشد ... :(

.....

خواهرم داشت یه فرم نظر خواهی پر میکرد راجب مجله هایی که ماهانه بهشون میدن ... 

ازم پرسید من میشم جزو والدینش ؟! 

منم گفتم :آره ، نـــــــــــــــــه ...

بعدم مجبورش کردم فرمُ بده مامان پرکنه چون باید والدین پرش میکردن ... 

پنج دیقه بعد خواهر برگشت با برگه توی دستش و خنده رو لبش ... 

: بیا ببین مامان چی پر کرد ؟!

جلو همه سوالاش نوشته بود نمی دونیم ! و زیرش هم نوشت ما اصلا مجله های رشدُ ندیدیم !!!!

راست میگفت خب ... واسه سال هاس پیششُ چرا ... اما امسالُ نه ... !!!!!!

......

اما حاجی ... 

روزی که یه پست رمز دار گذاشتین و گفتین بگیم کی رمز میخواد ... من خوندم و گذشتم ...

شاید فکر میکردم بعد میتونم ازتون بگیرم ...

یکم برام سخته ... یادم نمیاد تا حالا از کسی (دوستی) رمز پستشُ خواسته باشم ... دوستی که راجب خودش می نویسه ... 

چون یه جاها داستان میخوندم و گرفتم !!!

این یه هفته نبودم و حاجی دوباره اعلام عمومی کردی ... گفتی بیایم و بگیم .. 

اما من که نبودم ... 

مسلما مقصر خودم بودم که همون دفعه اول نیومدم درخواستمو بگم ... 

اما ... 

اما های من کلا زیادن ... 

آدم عجیبیم ... خیلی عجیب ... عجیب برا خودم ... 

میدونی حاجی وبت ماشالله پر از دوستای خوبه ... امیدوارم دوستای خوب بیشتری هم داشته باشی ... 

من حس میکنم مثه همه اونا نیستم .. بعدشم خیلی قدیمی نیستم ... 

مثه خیلیاشون تو هر پستت ده تا نظر ندادم ...

من مثه اون دوستات نیستم ... 

بعدشم ... شما جنست مذکر ....

من عجیبم ... شایدم ساده .. !!

خیلی وقتا شده بخوام یه چیزی بهتون بگم  و نگفتم .. 

چون شما یه حاج آقایی کلی سوال داشتم ... نپرسیدم ... نوشته بودین ... توی اون پست ثابت فکر میکنم ... "که هی سوال نپرسیم "

نگا یه جا شدین دوم شخص یه جا اول شخص ... 

یه جاها میخوام حرف بزنم نمیشه جمع نبندم و یه جاها میشه ... 

الان میام و درخواستمُ میگم ... 

من عجیبم ... زیاد ... 

حاجی دوست ندارم اینجا باهاتون حرف بزنم ... 

ولی نوشتم ... 



. خوش اومدی اسفند ماه 

یا علی 

۹۲/۱۲/۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
๑فاطمـ ـه๑ ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">